امشب ازاون شباییه که دلم خیلیییییی گرفته
روتختم درازکشیدم ویه هندزفوری توگوشمو
یه فنجان چای سردروی میزم و
قطره های اشک روی گونه هام و
صدای آهنگی که توگوشمه:
نذارامشبم بایه بغض سربشه
بزن زیرگریه چشات تر بشه
بذارچشاتوآروم روهم
بزن زیرگریه سبک شی یکم
یه امشب غروربذارش کنار
اگرابری هستی بالذت ببار
غرورت نذاردیگه خستت کنه
اگه نیست باید دلشکستت کنه
نمیتونی پنهون کنی که داغونی
نمیتونی یادش نباشی به این آسونی....
پایان آهنگ وبازهم
تاریکی اتاقم وسکوت شب وتنهایی های من
خداجونم امشب خیلی خسته ام اگرمیشه فرداصبح بیدارم نکن........
نظرات شما عزیزان:
|